بنام خدا
مرداد همون سال بود ...
اره مرداد بود...
اقاجون (جد پدری) بهمراه عزیز اومدن خونمون ....
این اخرین دفعه ای بود که اقاجون اومد !!!!!
پدربزرگ در جواب مامانم که بهشون گفته بود :
بابا باز هم تشریف بیارین ...
گفته بودن :" اگه زنده موندم میام "
افسوس تابستون سال بعد دیگه پدربزرگ در کنارمون نبود.........
تابعد.......